می دانــی ، یک وقتهایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسـی " تعطیــل است"
و بچسبانــی پشت شیشـه ی افکارت..!
باید به خودت استراحت بدهـی ، دراز بکشـی ، دست هایت را زیر سرت بگذاری ،
به آسمان خیــره شوی و بی خیال سوت بزنی..!
در دلت بخنـدی به تمام افکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند،
آن وقت با خودت بگویـی: " بگـذار منتظـر بمانــند...
در زنــدگـی گـاهـی باخته ام!
گاهی با کسـی ساخته ام!
گاهـی گریه کرده ام!
گاهی بخشیـده ام!
گاهـی فریب خورده ام!
گاهـی افتاده ام!
گاهـی در تنهایـی مرده ام!
اما حال زمانش رسیده که بگویـم :
من از تمام اینها درس آموختـه ام!
اکنون خوشحــالـم که خودم هستـم !
شایـد ساده باشــم !
اما صادقــم...
من خـــودم هستـم و همین برایــم کافی ست...!
" زنده یاد حسین پناهی"