وقتی محبت کردم و تنها شدم،
وقتی دوست داشتم و تنها ماندم
دانستم باید تنها شد
و تنها ماند تا خدا را فهمید
تنهایی یعنی همیشه سر به سر شیشه میگذارم
و اشک هایم جاری می شود بر سینه ی پنجره و ....
وقتی دوست داشتم و تنها ماندم
دانستم باید تنها شد
و تنها ماند تا خدا را فهمید
تنهایی یعنی همیشه سر به سر شیشه میگذارم
و اشک هایم جاری می شود بر سینه ی پنجره و ....