گویش

اجتماعی ، فرهنگی و ...

گویش

اجتماعی ، فرهنگی و ...

گویش

بسم الله
Allahın adı ilə
با نام الله


طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

آخرین نظرات

پیوندها

سارای و خان چوبان

دوشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۲:۴۸ ب.ظ

 

داستان سارای یکی از معروف ترین داستان های تراژدی گونه فرهنگ و ادب  آذربایجان است که البته این داستان واقعیت دارد .  مکانی که این حادثه در آن اتفاق افتاده حوالی رودخانه " آرپا چایی"  در جلگه مغان است .

روایت های مختلفی از این داستان از گذشتگان نقل شده ولی بصورت خلاصه در معتبرترین روایت این است که  "خان چوبان" چوپانی است که عاشق و دلداده ی دختری به اسم "سارای" می شود . سارای هم عاشقانه خان چوبان را دوست دارد و این دو  با هم  نامزد می کنند . اما پس از مدتی خان بزرگ منطقه (بزرگترین مقام آن منطقه) پدر سارای  ( سارای = ساری : زرد ، آی : ماه ، بدان جهت به سارای ماه زرد می گفتند که موهایش طلایی رنگ بوده است)  را فرا میخواند و از او میخواهد که سارای را از نامزدی خان چوبان رها ساخته و او به عقد خان چوبان آید .

سارای ، آن دختر و معشوق با وفای ترک آذربایجانی ،  پس از آن که از جریان مطلع می شود و می داند که نمی توانند در برابر خواسته خان بزرگ مقاومت کنند پس از وقوع حوادثی که در نهایت او را در آستانه ازدواج با خان بزرگ قرار داده بود  ، خود را به دامان سیل می سپارد و  رودخانه آرپا چایی او را با خود می برد و نهایت عشق و وفاداری اش را به خان چوبان ثابت می کند .

همین واقعه دردناک ، پیشرزمینه ای می شود برای سرودن شعرها و ساختن اهنگ و قطعات موسیقی و فیلم هایی در ارتباط با این جریان و به نوعی به بخشی از ادبیات تاریخی و فولکولور و فرهنگ آذربایجان تبدیل می شود . یکی از معروف ترین اشعار که سینه به سینه نقل شده و تا به الان به دست ما رسیده و از سراینده آن اطلاعی نیست شعر زیر است که زیباترین شعر هم می باشد و از روی آن اهنگ های بسیاری ساخته و پرداخته شده است :

 
گئدین دئیین خان چوبانا

گلمه‌سین بو ائل موغانا

گلسه باتار ناحق قانا

آپاردی سئللر سارانی
 
بیر آلا گؤزلو بالانی
 
***
آرپا چایی درین اولماز

آخار سویو سرین اولماز

سارا کیمی گلین اولماز

آپاردی سئللر سارانی

بیر آلا گؤزلو بالانی
 
***
آرپا چایی آشدی داشدی

سئل سارانی قاپدی قاچدی

هر گؤره‌نین گؤزو یاشدی

آپاردی سئللر سارانی

بیر آلا گؤزلو بالانی
 
***
قالی گتیر اوتاق دوشه

سارا یئری قالدی بوشا

چوبان الین چیخدی بوشا

آپاردی سئللر سارانی

بیر آلا گؤزلو بالانی

_____

ترجمه فارسی:  

به خان چوبان بگویید که این ایل به مغان نیایند

که اگر بیاید به خون ناحق آلوده می شود

سیل سارا را با خود برد ، یک فرزند چشم شهلا را

*

رودخانه آرپا عمیق و آب روانش سرد نیست

همچون سارا عروسی نیست و سیل سارا را برد ، آن  فرزند چشم شهلا را

*

رودخانه آرپا پر از آب  و سر ریز شد و  سارای را دزدید و فرار کرد

و هر کسی که دید چشمانش پر از اشک شد و سیل سارا را برد ، آن فرزند چشم شهلا را

*

قالی بیاور و در اتاق پهن کن که جای سارای خالی مانده است

و دستان چوپان از دستان سارای خالی گشت و سیل سارا را با خود برد ، آن فرزند چشم شهلا را

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">